Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-05-07@12:11:43 GMT

برای آب‌بندی در فیلمنامه دل، در آن آب بستند

تاریخ انتشار: ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۸۷۰۵۷۶

برای آب‌بندی در فیلمنامه دل، در آن آب بستند

در چند قسمت اخیر از سریال دل به طور میانگین در هر قسمت حداقل یک موزیک‌ویدئو پخش شده است.

به گزارش مشرق، سریال‌های شبکه نمایش خانگی ‌آنقدر در چند سال اخیر که تب ساخت چنین سریال‌هایی داغ شده است، مورد نقد و بررسی محتوایی قرار گرفته‌اند که دیگر بر هیچ‌کس پوشیده نیست بسیاری از تولیدات عرضه شده در این شبکه به دلایل مختلفی از جمله نمایش عشق‌های مثلثی، خیانت، زندگی‌های لاکچری و.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
.. قابلیت نمایش برای خانواده‌ها را ندارند. اما محتوای این آثار آنقدر حواشی را پیرامون آنها پررنگ‌تر کرد که در بسیاری از موارد نسبت به کیفیت پایین این سریال‌ها غفلت شد. آنچه امروز بهانه نگارش این گزارش شد، کیفیت پایین این سریال‌ها از بعد فنی- هنری است؛ سریال‌هایی که قصه‌های آنها در بسیاری از موارد در بهترین حالت قابلیت تبدیل شدن به یک اثر سینمایی یا در نهایت یک مینی‌سریال را دارند اما به دلیل اصرار سازندگان آنها برای تبدیل شدن به یک اثر سریالی با تعداد قسمت بالا، بشدت با افت کیفیت روبه‌رو می‌شوند. * حدود 10 دقیقه پرتی در هر قسمت! برای آنکه به شکل عینی و مصداقی در ارتباط با کیفیت نازل سریال‌های شبکه‌ نمایش خانگی صحبت کنیم، به آنالیز یک قسمت از سریال «دل» که این روزها در شبکه نمایش خانگی پخش می‌شود، می‌پردازیم. در قسمت 20 این سریال که 56 دقیقه است، تا ابتدای دقیقه 7، شاهد مروری بر قسمت‌های قبلی و تیتراژ سریال هستیم و در انتهای این قسمت نیز از دقیقه 50 تا 56  به نمایش آنچه در قسمت بعد خواهید دید، اختصاص پیدا کرده است، یعنی تا همینجای کار حدود 12 دقیقه از این قسمت سریال به بخش‌هایی اختصاص پیدا کرده که بودن یا نبودن آنها تاثیر چندانی برای مخاطب ندارد. این ماجرا البته صرفا محدود به این قسمت «دل» یا اساسا همین سریال نیست، چرا که اگر در شمار دنبال‌کنندگان سایر سریال‌های شبکه نمایش خانگی باشید حتما بارها با این موضوع روبه‌رو شده‌اید که در هر قسمت از سریال‌های نمایش خانگی دقایقی از سریال به پخش بخش‌هایی تکراری از قسمت قبل آن اختصاص دارد.  * پول بده، موزیک ‌ویدئو ببین! اما آب بستن به سریال‌های شبکه نمایش خانگی فقط به اضافه کردن بخش‌هایی تکراری یا غیرضروری محدود نمی‌شود، بلکه ماجرای موزیک‌ویدئوها در سریال‌های شبکه نمایش خانگی برای خود یک ژانر منحصر به فرد است. برای مثال در چند قسمت اخیر از سریال دل به طور میانگین در هر قسمت حداقل یک موزیک‌ویدئو پخش شده است. در واقع چیزی حدود 5 تا 10 دقیقه از سریال در هر قسمت به پخش موزیک‌ویدئوهایی از سریال با استفاده از تصاویر آن اختصاص دارد که این هم روشی تازه برای آب‌بستن به سریال‌هایی است که در شبکه نمایش خانگی عرضه می‌شود! موزیک‌ویدئوهایی که در عمل هیچ کارکردی در پیشبرد قصه اصلی سریال ندارد، البته پخش موزیک ویدئو در حین سریال فی‌نفسه اتفاق بدی نیست ولی وقتی این موضوع تبدیل به پای ثابت اغلب قسمت‌های یک سریال می‌شود، نمی‌توان آن را به عنوان یک تکنیک هنری برای ارتباط بیشتر مخاطب با اثر در نظر گرفت، بلکه بیش از هر چیز باید آن را نشانه‌ای بر آب بستن به سریال دانست!

* قصه کیلویی چند؟! اما حالا که از پرتی‌های سریال‌های شبکه نمایش خانگی در هر قسمت گفتیم، بد نیست به آنالیز بخش‌های دیگر این سریال‌ها نیز بپردازیم تا بیش از پیش مشخص شود وقتی از توهین برخی سریال‌های نمایش خانگی به شعور مخاطبان می‌گوییم، دقیقا از چه چیزی صحبت می‌کنیم. برای نمونه در همین سریال «دل» که تا امروز 21 قسمت از آن در شبکه نمایش خانگی عرضه شده و قرار است  20 قسمت دیگر نیز ادامه پیدا کند، تا اینجای کار یک قصه اصلی در ارتباط با ماجرای جدایی میان «آرش» و «رستا» روایت شده است و تعدادی قصه‌های فرعی در ارتباط با خیانت پدر آرش به مادرش، عشق ناگهان نمایان شده «نکیسا» به رستا و حضور یک عاشق دیوانه به نام «مهران» در زندگی رستا. بیشتر بخوانید: حمله مطرب‌ها به چادر؛ حجاب برتر چگونه ابزار اغواگری می‌شود؟ +عکس و فیلم نکته جالب و البته عجیب در ارتباط با قصه این سریال که البته می‌توان به نوعی آن را در سریال‌های دیگر نیز دید، تلاش سازندگان برای کش دادن قصه و پرهیز از ارائه روایتی شسته و رفته از حوادث است. دل در چند قسمت ابتدایی خود تا آنجا که توانست ماجرای جدایی رستا از آرش را کش داد و بعد از چند قسمت هم که مشخص شد دلیل اصلی اصرار رستا برای جدایی از آرش چه بوده، چند قسمتی مخاطب را معطل کرد تا بیشتر شخصیت‌های قصه از اصل اتفاقات پیش آمده برای رستا مطلع شوند. حالا هم که چند قسمتی می‌شود همه را معطل گذشته نکیسا و عشق ناگهان نمایان شده او به رستا کرده است. به همین راحتی «دل» که می‌توانست همه این قصه‌ها را در نهایت در 10 قسمت روایت کند؛ به مدد کش دادن بی‌دلیل قصه، فلش‌بک‌های متعدد به گذشته و ترفندهایی همچون موزیک‌ویدئو، قصه‌اش را در 20 قسمت روایت کرده است.

* بازیگران اشتباهی برای نقش‌های اشتباهی گذشته از اینکه زمان مفید «دل» در هر قسمت در نهایت 25 تا 30 دقیقه است و بخش‌های متعددی از آن به واسطه نکاتی که پیش از این به آن اشاره کردیم، توسط همان «پرکننده»‌ها آماده و پخش می‌شوند، شخصیت‌پردازی و بازی بازیگران سریال نیز در بدترین شرایط خود قرار دارد. در حالی که حضور بازیگران سرشناس در سریال‌های شبکه نمایش خانگی معمولا به عنوان سوپاپ اطمینان این سریال‌ها برای جذب مخاطبان است، به نظر می‌رسد حضور انبوهی از چهره‌های سرشناس، سازندگان این اثر را از مسأله مهم شخصیت‌پردازی و البته توجه به نکات فنی بازیگران غافل کرده است. بازی فاجعه‌بار «ساره بیات» در نقش رستا، در کنار نقش‌آفرینی بشدت ضعیف ستاره‌های نامداری همچون «سعید راد» و «افسانه بایگان» تنها بخشی از ضعف‌های مشهود «دل» از بازی گرفتن از بازیگرانی است که طبعا اسم و رسم آنها باید باعث سنگین‌تر شدن کفه اعتبار این اثر شود. مجموعه‌ای از تیپ‌های کاملا کلیشه‌ای و انتخاب‌هایی اشتباه برای بازی در نقش‌هایی که تناسب چندانی با سن و سال در نظر گرفته شده برای آنها ندارد، از جمله حضور ساره بیات در نقش دختری جوان و همچنین «یکتا ناصر» در نقش خواهر او، میزان باورپذیری و ارتباط مخاطب با این اثر را کاهش می‌دهد.  البته اگر بخواهیم به آنالیز سایر سریال‌های شبکه نمایش خانگی هم بپردازیم، عموما وضعیت بهتر از آنچه در ارتباط با «دل» گفتیم، نخواهد بود. واقعیت آن است که سریال‌های شبکه نمایش خانگی نه فقط از بعد محتوایی، بلکه از بعد فنی نیز نیازمند نظارتی جدی‌تر هستند؛ بویژه آنکه با توجه به خرید این سریال‌ها از سوی مردم و پرداخت هزینه از سمت آنها، باید نظارت دولت بر این محصولات بیشتر شود تا در بلندمدت اعتماد مخاطبان به محصولات عرضه شده در این حوزه بیش از پیش کاسته نشود. منبع: وطن امروز

منبع: مشرق

کلیدواژه: کرونا ماهواره نور سال جهش تولید اخبار بورس یکتا ناصر سعید راد ساره بیات شبکه نمایش خانگی سریال های شبکه نمایش خانگی سریال ها موزیک ویدئو چند قسمت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۸۷۰۵۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شیدا یوسفی بازیگر «زودیاک»: دوستداران قصه‌های واقعی رئالیتی‌شوها را می‌بینند

شیدا یوسفی که تجربه بازی در سینما، تلویزیون، تئاتر و شبکه خانگی را در کارنامه‌اش دارد، پیش از شروع فعالیت حرفه‌ای خود در سینما و تئاتر در حوزه منشی صحنه مشغول بوده و نخستین تجربه حرفه‌ای خود و بستر معرفی‌اش به جامعه را سریال «ممنوعه» می‌داند.

این هنرمند پس از حضور در تلویزیون، وارد پلتفرم‌های شبکه خانگی شده و تا امروز در رئالیتی‌شوها و سریال‌های مختلفی نقش‌آفرینی کرده و بازیگری را به صورت حرفه‌ای دنبال می‌کند. حضور او در فصل دوم گیم‌شوی «زودیاک» بهانه‌ای شد تا با او به گفت‌وگو بپردازیم.

چه شد در گیم‌شوها حضور پیدا کردید؟ 

این روزها بازی مورد علاقه‌ام مافیاست. نخستین باری که بازی در «شب‌های مافیا» را تجربه کردم، شرکت‌کنندگان برنامه فقط خانم‌ها بودند که با یک ماه تمرین، بازی را یاد گرفتم. از آن زمان هم در همه مسابقات مافیا حاضر بودم. از سری اول «زودیاک» به بعد هم، هفته‌ای دو بار جدا از تمرینات با بچه‌ها جمع می‌شویم و بازی می‌کنیم و این بازی برایم بسیار جذاب شده در حدی که گاهی در دورهمی‌های خانوادگی حوصله‌ام سر می‌رود و دوست دارم با دوستانم مافیا بازی کنم.



با کدام فیلم یا سریال به مردم معرفی شدید؟

به نظر خودم سریال «ممنوعه» سبب معرفی من به مردم شد که نخستین کارم در شبکه خانگی بود. در این سریال جزو نقش‌های اصلی بودم که سبب شد بیشتر دیده شوم. البته طبق تجربیات من تا امروز، مخاطبان صداوسیما و نمایش خانگی دو دسته کاملاً مجزا از هم هستند. به عنوان مثال در شهرستان‌ها جوانان من را به واسطه حضورم در «شب‌های مافیا» یا «مافیا زودیاک» و حتی «ممنوعه» که تماماً تولید شبکه نمایش خانگی هستند می‌شناسند اما افراد مسن‌تر به واسطه نقشم در سریال‌های صداوسیما با من آشنا هستند.

شما در صداوسیما هم سابقه حضور در سریال‌های پرمخاطبی مثل «نون‌خ»، «بچه مهندس» و آثار دیگر را دارید، به عنوان یک بازیگر، حضور در صداوسیما برای شما دلنشین‌تر است یا در نمایش خانگی؟

هر کدام از این مدیوم‌ها مزایای خوش را دارد، اما مسائلی هست که شاید در هیچ کجای دنیا از لحاظ مناسبات دغدغه بازیگران نباشد مثلاً طراحی لباس یا گریم در صداوسیما بسیار سختگیرانه است اما در شبکه نمایش خانگی بازیگران فضای آزادتری دارند. بازی در محصولات پلتفرم‌های نمایش خانگی جذابیت خودش را دارد. مخاطب ایرانی این روزها درگیر برنامه‌ها و سریال‌های خانگی شده و مورد پسندش است حتی به نظرم در جامعه امروز مردم به حدی دغدغه فکری دارند که سریال‌های طولانی را پس می‌زنند و به دنبال مینی‌سریال‌ها می‌روند و آن‌ها را راحت‌تر می‌پذیرند.

تکرار ساخت رئالیتی‌شو در مورد بازی مافیا مخاطب را خسته نمی‌کند؟

شخصاً «زودیاک» را از تمام بازی‌های مافیا بیشتر دوست دارم و فکر می‌کنم کسی که بازی مافیا را دوست داشته باشد درگیر این سناریو و این برنامه می‌شود. یکی از جذابیت‌های این بازی این است که حتی اگر بازیکن حرفه‌ای هم باشید، ممکن است در روند بازی دچار اشتباه‌های جبران‌ناپذیری بشوید که این دقیقاً مثل زندگی ماست که سراسر تجربه است و قطعاً از اشتباهاتمان درس بیشتری می‌گیریم. ضمن اینکه مافیا بازی خسته‌کننده‌ای نیست زیرا حتی در جمع‌های خصوصی هم هیچ وقت دست‌ها تکراری نمی‌شود و همیشه بازی‌ها و اتفاق‌های جدید رخ می‌دهد.

از طرفی هم فکر می‌کنم بازی خانم‌ها و آقایان با یکدیگر روند برنامه را بهتر کرده چون معمولاً در بازی، خانم‌ها کمتر به هم اعتماد می‌کنند یا با هم تعارف و رودربایستی دارند اما زمانی‌ که در بازی خانم‌ها و آقایان کنار هم حضور دارند، بازی حرفه‌ای‌تر می‌شود. همچنین حضور شخصیت‌های معروف ورزشی یا اهالی موسیقی در برنامه، مخاطبان برنامه را بیشتر کرد. «زودیاک» بستری برای مخاطب ایجاد کرد تا رفتار و احساس افراد مورد نظر را ببیند و آن را حس کند.


در گذشته بسیاری از هنرمندان با این تفکر که حضور در رئالیتی‌شو می‌تواند آینده شغلی آن‌ها را تهدید کند در این برنامه‌ها شرکت نمی‌کردند، امروز این تصور چقدر تغییر کرده است؟

برای پاسخ به این پرسش از خودم مثال می‌زنم، من در حوزه بازیگری تحصیلات آکادمیک دارم و قطعاً شغل خودم را بازیگری می‌دانم اما دوست دارم در برنامه‌های اینچنینی نیز حضور داشته باشم. برنامه‌های رئالیتی‌شو جذابیت‌های خاص خود را دارند که علاوه بر سرگرمی و جذابیت، از لحاظ اقتصادی نیز برای شرکت‌کنندگان قابل توجیه است که با توجه به وضعیت خود مجاب به حضور در این برنامه‌ها بشوند. گذشته از این مسائل، همان طور که خانم «شبنم مقدمی» در رئالیتی‌شو «صداتو» به عنوان داور حضور دارد یا «محسن کیایی» به عنوان مجری به این برنامه می‌آید، به همین صورت تمام بازیگران کم‌کم به سمت این برنامه‌ها خواهند آمد زیرا رئالیتی‌شوها معمولاً مورد پسند مردم واقع می‌شوند و مگر غیر از این است که ما بازیگران یکی از اهداف اصلیمان سرگرم کردن مردم و ساخت اوقاتی خوش است؟ مثلاً مردم در برنامه «صداتو» به صدای یک شخص عادی که در نانوایی کار می‌کند اما صدای خوبی دارد و آواز می‌خواند گوش می‌کنند و لذت می‌برند، بنابراین کسی که دوست دارد قصه بشنود تماشای برنامه‌های رئالیتی‌شو را انتخاب می‌کند.

دیگر خبرها

  • شکایت آموزش و پرورش از یک سریال نمایش خانگی
  • شکایت آموزش و پرورش علیه یک سریال‌ نمایش خانگی و درخواست توقف پخش آن
  • شکایت آموزش و پرورش از یک سریال‌ نمایش خانگی
  • آموزش و پرورش علیه یک سریال نمایش خانگی شکایت کرد
  • ادامه «بدقولی کنداکتوری تلویزیون» با رخنه شبکه یک
  • آموزش و پرورش از یک سریال نمایش خانگی شکایت کرد
  • شکایت آموزش و پرورش علیه یک سریال نمایش خانگی
  • پدر مددکاری اجتماعی ایران: تعطیل کردن نمایش خانگی دردی از بحران‌های اجتماعی دوا نمی‌کند
  • شیدا یوسفی بازیگر «زودیاک»: دوستداران قصه‌های واقعی رئالیتی‌شوها را می‌بینند
  • شیدا یوسفی بازیگر «زودیاک»: دوستداران قصه‌های واقعی رئالیتی‌شو ها را می‌بینند